رونیکارونیکا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

هدیه شب عید غدیرمن

سیسمونی دخملم

1393/1/22 13:20
نویسنده : فهیمه و رضا
161 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدونه مامان امروز 22 فروردین سال 93 یک  دو هفته ای میشه که برات چیزی ننوشتم این چند روزه ماه فروردین به مهمونی و  .. گذشت راستی عشقم تواین ماه مامان فهمیه حالش بد شدو رفت اورژانس بیمارستان بهش سرم وصل کردن . نمی دونم چی بود که هرچی می خوردم تو معده ام نمی موند و پهلوهام به شدت درد گرفته بود . بعد سرم  رفتیم سونو گرافی و آزمایش و نوار قلب که از تو گرفتن خدا رو شکر مشکلی برا تو پیش نیومده بود. خلاصه فکر کنم تو عید شکمو بازی در آورده بودم و کلی پر خوری کرده بودم .

راستی دیروز با بابات رفتیم سفارش تخت و کمد سیسمونی بدیم . البته شب قبلش با مامانی فاطی و خاله فرشته رفته بودیم خ پرستار و کل مغازه های سیسمونی فروشی رو دیدیدم و چند مدل در نظر گرفتیم . مامانی فاطی هم برات کلی داره خرج می کنه می خواد یک سیسمونی خوب و ناز برات بده  دستش درد نکنه. خلاصه دیروز رفتیم و با بابا رضا یک مدل تخت نوزادی ننویی ویک کمد کوچولو با ویترینش و برات سفارش دادیم رنگ کرم و شکلاتی خوشگله حالا بعدا برات عکساشو می ذارم ببینه . من دوست دارم تو تو رفاه باشی و تقریبا همه چیز برات تا جایی که ممکنه مهیا بکنم .  دوست دارم زودتر سفارشم آماده بشه تا اتاقت و بچینم و کلی از وسایلت  لذت ببرم تا خودت بیای تو اتاقت و مزین کنی به عطر وجودت . تقریبا الان بیست و نه هفته هست که تو شکم منی تقریبا ده یازده هفته دیگه بدنیا میای ان شالاه . من خیلی مشتاقم . بابات  مامانی فاطی خاله ها همه دوست دارند تورو زودتر ببینن. نانازی من ناز داره .یک کم وروجک شده بیشتر شبها لگد میزنه مامامنشو . قربون او پاهای کوچولو و نانازت برم . دوستت دارم دخملم زودتر بیا پیشم .

اگه خدا بخواد ماه دیگه جشن سیسمونی برات میگیرم کلی عکساشو برات میزارم تا ببینی.

پسندها (1)

نظرات (0)