رونیکارونیکا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

هدیه شب عید غدیرمن

27خرداد .انتظار به سر رسید رونیکای ما متولد شد

1393/4/8 19:56
نویسنده : فهیمه و رضا
550 بازدید
اشتراک گذاری

به نام یگانه هستی

این متن تقدیم به دخترم رونیکا با همه احساس مادریم.

سلام نازدونه من رونیکای مامان . این نوشته رو وقتی مینویسم که شما دوازدهمین روز از عمر نازتو داری میگذرونی . عسلی مامان تاریخ 27 خرداد سال نود و سه در بیمارستان نجمیه . توسط دکتر رزا پرستنده چهر به صورت سزارین بدنیا اومدی. نمی دونی چه حال و شوری بود تو اتاق عمل ازت فیلمبرداری هم کردن . راستش الان که فکر میکنم می بینم چقدر خوب شد من و بی هوش نکردن از طریق اسپینال نخاعی ب حسی  شدم .چرا که وقتی تو بدنیا اومدی اول صدای نازت و شنیدم بعد هم پرستارا آوردنت بالا سرم صورت ماهت و دیدم خیلی زیبا بودی آروم منو نگاه کردی منم بهت سلام دادم  و بردنت تو بخش . لحظه خیلی قشنگی بود من وقتی تو به دنیا اومدی فقط خدارو شکر میکردم و بی اختیار اشکام جاری میشد.زیبا ترین لحظه عمر من بود. باور کن تا حالا همچین حسی رو تجربه نکرده بودم . با همه سختی هاش  یک حسی بسیار قوی که تا خودت ان شالاه مادر نشوی درک نمیکنی . خدارو شکر کردم که مادرم و تونستم این حس زیبا رو تجربه کنم.

خلاصه جونم برات بگه تو این دوازده روز حسابی مشغول بودم .مامانی فاطی ده روز پیشمون موند تا من دوران نقاهتم و بگذرونم . امروز یک وقتی پیدا کردم بیام یک سری به وب بزنم و الام کنم که رونیکای من بدنیا اومد. یک دختر نازو قشنگ و دوست داشتنی

پسندها (3)

نظرات (0)